شاید بزرگترین وظیفه ی یک حاکمیت وضع قوانین و اجرای آن است. قوانینی که جهت تسهیل امور و روابط وضع شوند و قدرتی که بتواند، از آن ها حمایت کند و با قانون شکنان در چارچوب همان قوانین برخورد کند. حاکمیتی که قانون را ملاک عمل قرار دهد، سطح پاسخگویی خود را در همان حد و حدود، و همان چارچوب حفظ خواهد رد و حاکمیتی که قانون شکنی کند، تیشه به ریشه ی قانونی خود زده است. امروز و در این حال، ما با پدیده ای متفاوتی مواجهیم. پدیده ای که به مرور جز قوانین و آداب مملکت داری، این نظام شده است. پدیده ی بی قانونی و یا عدم صراحت در قانون! 

٭ ٭ ٭

مردم ما نسبت به ویروس کرونا و تمامی تلاش هایی که برای کنترل آن انجام می شود، بی تفاوتند. سه میلیون سفر بین شهری و میلیون ها سفر داخل شهری، ویروس کشنده را کشنده تر از قبل به جان همین مردم انداخته و کسی از حاکمیت بی قانون، جلودار این سفرها نیست. صحبت از قرنطینه، کفر محسوب می شود و رژیمی که تاب نرم افزاری را بر روی گوشی ها ندارد، این بار صحبت از اعتماد به مردم و خواهش از آن ها، جهت همراهیشان را می کند. 

٭ ٭ ٭

بزرگترین مغلطه ای که توسط آن جمهوری اسلامی بارها خود را از مهلکه ها رهانیده، همین پدیده ی فشل بودن قانون و عدم صراحت در تعیین مسئولیت ها و تصمیم گیری هاست. عدم صراحتی که نهایتا به پاسخگویی نظام در چارچوب کی بود، کی بود، من نبودم! و انداختن توپ به میدان دیگری تعریف می شود. 

فرمول موفقیت این روز های کرونا در ایران، بی قانونی عمدی حاکمیت و عدم مسئولیت پذیری مردم است.


تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

تخفیف مقالات طراحی سایت خدمات دندانپزشکی سپید سایتی برای همه بر ترین ها هیتر سایت شخصی عرفان فلاحی اجناس فوق العاده